رسول کربکندی: تیم ملی ایران با کی روش؟ با این سبک بازی قطعا دچار مشکل می شویم!
تاریخ انتشار: ۸ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۰۵۳۸۰
رسول کربکندی، پیشکسوت فوتبال ایران در خصوص شرایط حال حاضر تیم ملی صحبت هایی را بیان کرده است...
رسول کربکندی، پیشکسوت فوتبال ایران در گفتگوی اخیر خود در خصوص آینده تیم ملی ابراز نگرانی کرده است.
به گزارش طرفداری، رسول کربکندی در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، درباره تساوی ایران برابر سنگال اظهار داشت:
فکر میکنم این بازی ذهن کیروش را مشغول کرد، چون موقعیتهای زیادی را به حریف دادیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه شرایط ایران در نیمه دوم بهتر شد، تصریح کرد:
البته باید این نکته را در نظر بگیریم که سرمربی تیم ملی، تغییرات زیادی در ترکیب ایجاد کرده بود. اگر قرار باشد اینگونه بازی کنیم، قطعاً با مشکل مواجه میشویم. زمانی که تیم ملی قصد حمله کردن دارد، خیلی راحت به حریف فضا میدهد و ممکن است در ضدحملات ضربه بخورد. خط دفاعی تیم ملی صلابتی را که طی هشت سال با کارلوس کیروش به آن رسیده بود، ندارد.
دروازهبان سالهای گذشته تیم ملی ایران در پاسخ به این پرسش که آیا ایران میتواند به مرحله یک هشتم نهایی جام جهانی 2022 صعود کند یا خیر، به تسنیم گفت:
صعود به مرحله حذفی با این شرایط بسیار دشوار است. ما وضعیت چندان خوبی در خط دفاعی نداریم و امیدوارم کیروش تا شروع جام جهانی، بهترین زوج ممکن را برای دفاع انتخاب کند.
کربکندی در مورد وضعیت دروازهبانان تیم ملی هم بیان کرد:
حسین حسینی عملکرد خوبی مقابل سنگال داشت، اما شرایط بیرانوند بهتر از سایر دروازهبانان است. فکر میکنم اگر کیروش به پیام نیازمند هم بازی میداد، میتوانست برای انتخاب گلرها به راحتی تصمیم بگیرد.
اخبار داغ
کی روش خطاب به سرمربی سنگال: موهایم را بخاطر تو از دست دادم! سرمربی سنگال: تساوی مقابل ایران مرا نگران نمیکند؛ باید به کیروش امیدوار بود حضور در مهمانی پس از شکست برابر دانمارک، اولیویه ژیرو را به دردسر انداخت جیمی کرگر: هری مگوایر مانند یک خرگوشِ ترسیده بازی می کندمنبع: طرفداری
کلیدواژه: رسول کربکندی تیم ملی کی روش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۰۵۳۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اول مدرن شویم، بعد از الاغ سواری به ماشین سواری روی بیاوریم یا برعکس ؟
گروه اندیشه: اول فرهنگ استفاده از تکنولوژی را بیاموزیم، بعد رانندگی کنیم، یا ابتدا رانندگی کنیم بعد فرهنگ رانندگی را بیاموزیم؟ به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این موضوع از جمله مباحث تکرار شده در کشور است. در این باره از چهره های روشنفکری چپ نو، مراد فرهادپور دیدگاه هایش را مطرح کرده است. او کار ترجمهٔ متون فلسفی را از دههٔ ۶۰ خورشیدی آغاز کرد. در دههٔ هفتاد برای نشریات روشنفکری نظیر راه نو، کیان، و آدینه مطلب مینوشت. تلاشهای او و نزدیکانش در معرفی مکتب فرانکفورت در فضای روشنفکری ایران موجب ایجاد جریانی از روشنفکران جوان چپگرا شده است. فرهادپور در سالهای اخیر با معرفی چهرههایی جدید از فیلسوفان چپ جدید اروپایی همچون آلن بدیو، جورجو آگامبن، و اسلاوی ژیژک موجب دامن زدن به مباحث جدیدی شدهاست بخشی از سخنان او در کلاس های درس اش را با هم می خوانیم:
***
در تاکسی و دیگر محافل خیلی شنیده ایم که مردم ایران فرهنگ رانندگی ندارند، باید الاغ سوار بشوند، این ها گاری هم برای شان زیاد است و ... و همه قضیه این است که ما فرهنگ رانندگی نداریم.
از این رو برخی مطرح می کنند اول باید فرهنگ رانندگی بیاید، بعد کنش رانندگی صورت بگیرد. این در حالی است که درست آن است همه به رانندگی عجیب و قریب و بی سر و ته پر از خطا تن بدهیم. تجربه مدرن نیز تن سپردن به همین موضوع است. ما نمی توانیم صبر بکنیم تا زمانی چیزی به نام فرهنگ رانندگی ایجاد بشود، و بعد بر اساس آن سوار اتومبیل بشویم.
اگر این موضوع را در غرب نیز بررسی بکنیم و فکر کنیم ابتدا یک فرهنگ و یک شرایط سوبژکتیو ایجاد و بعد از تکنولوژی استفاده شد، اشتباه است. آن جا هم فقط کافی است تنها دو روز مترو اعتصاب بکند، آن زمان مشاهده می کنید که عین رانندگی تهران در لندن هم ایجاد می شود. هیچ فرقی ندارد.
کما این که مشاهده میکنیم آدم هایی که در خیابان های شهرهای ایران به طرز دیوانه واری رانندگی می کنند، به محض این که به کشور دیگری می روند، مثل آدم رانندگی می کنند. این تغییر، حکایت از آن می کند که کمبود داخل، کمبود سوژه نیست تا بخواهیم با چیزی به نام فرهنگ آن را پر کنیم. بنابراین برخلاف آنچیزی که گفته می شود اساسا این دید فرهنگی و پرهیز از خطا که ابتدا تعلیم ببینیم و بعد رانندگی بکنیم، و سپس آن را به کل مدرنیته گسترش بدهیم به این معنا که ابتدا مدرن بشویم بعد به سوی اخذ تکنولوژی و علم و تفکیک قوا و دمکراسی و حقوق بشر و امثالهم برویم، صحیح نیست.این در حالی است که این موضوع چیزی است که توامان رخ می دهد.
همچنین برخی ایراد می گیرند در ۱۰۰ سال پیش فلانی فلان کتاب را نخواند، یا فلان روشنفکر در درک مفهوم دمکراسی اشتباه کرد، حالا ما از چنین وضعیتی برخورداریم. اگر آن ها موضوع را درست فهمیده بودند، ابتدا خودشان آدم می شدند و بعد ما را آدم می کردند، سپس مدرنیته به صورت مناسب وارد کشور می شد.
این موضوع را چندین بار گفته ام؛ این گونه نیست که "دیگری"، یعنی غرب یک رمز، اسرار و یا فرهنگی دارد که کسی به آن ها ابتدا تعلیم داده، و به آنان اجازه میدهد، به خوبی مدرن باشند، و ما آن را نداریم پس باید به هر ترتیبی واردش کنیم، یا باهاش کلنجار برویم، یا از طریق نفی غربزدگی و بازگشت به خویشتن، آن فرهنگ و رمز را برای خودمان معنا و ایجاد کنیم.
من همواره گفته ام اتفاقا آن چیزی که ما نداریم، و دیگری یا غربی ها دارند، همین "فقدان" است. همان خلاء یاحفره ای است که در "دیگری" هست. غربی ها هیچ چیز عجیب و یا فرهنگی ندارند، اتفاقا خود آنان نیز نمی دانند که پاسخ مدرنیته به حفره ها و فقدان ها چیست؟ او نمی داند که رانندگی به چه معنایی است. او هم در درونش علم عجیبی ندارد تا به او اجازه بدهد تاریخ اش را به عنوان یک جوهر تجربه بکند. نه. غرب نیز تلاش می کند تاریخ را از طریق درجا زدن و سکندری خوردن معنا بکند.
جالب است در این زمینه دیدگاهی که فکر می کند پراگماتیک است، تا چه اندازه می تواند مسخره باشد. دیدگاهی که می گوید ابتدا باید فرهنگ بیاید، پس مردم باید آموزش ببینند و بعد از تکنولوژی استفاده کنند. خیر این دو باید همزمان باشد.
یکی دیگر از مواردی که شنیده اید این است که هرجا هم نقد مدرنیته یا دمکراسی کرده ایم، همه گفته اند الآن وقتش نیست، ابتدا باید بفهمیم دمکراسی به چه معنایی است، سپس به نقد آن همت بگماریم. اگر این کار را نکنیم آب به آسیاب ضد دمکراسی می ریزد و ...
اما نکته مهم این است که بیاییم ببینیم در ایران چند نفر کتاب می خوانند، که بگوییم ابتدا ژیژک و آدورنو، یا دیدرو و دالامبر بخوانید بعد عمل کنید. بنابراین این توصیه پراگماتیکی که می گفت این دیوانه هایی که ژیژک و آدورنو می خوانند، رها کنید، ایده آلیسم را کنار بزنید، پابه پای تاریخ حرکت کنید، ما ابتدا باید فرهنگ و بعد دمکراسی داشته باشیم یا آپارتمان نشینی کنیم، خود این دیدگاه سوپر ایده آلیستی است.
بیشتر بخوانید:
که شب می گذرد! نوروز به مثابه نهاد توسعهسایهروشن یک شاه یا یک ملت؟
درسی که باید از جنبشهای زنان آموخت (به مناسبت ۸مارس)
انتخابات در جامعه فحشزده
مهندسان عاشقپیشه و مهندسان قاتلپیشه
216216
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1888674